در این مقاله می خواهیم در مورد هاب در کسب و کار ها، ارزش آفرینی هم چنین در مورد راه درآمد زایی از این روش صحبت کنیم.
در علم کامپیوتر هاب یعنی مرکز یک عملیات یعنی مرکز و کانون توجه هاب یعنی جایی که اکثر اتفاقات آنجا رخ می دهد. در علوم کامپیوتر وقتی یک دستگاه را می خواهند به چند دستگاه دیگر وصل کنند یکی از دستگاه ها به عنوان هاب یا مرکز کنترل عملیات در نظر گرفته می شود.
هاب در کسب و کار ها یک دانش جدیدی است که با استفاده از آن می توان خلق ارزش کرد و نهایتا کسب درآمد حال این روش چگونه کار می کند. برای اینکه تبدیل به هاب شویم یعنی مرکز کانون فعالیت های یک حوزه شویم بهتر است در حوزه خودمان به همکار ها و فعالان آن حوزه کمک رسانی کنیم.
مثلا یک کارگاه قالب سازی را در نظر بگیرید، کارگاه قالب سازی با فولاد فروش ها، طراحان، نیروهای کاری و تامین کننده های مواد اولیه مختلفی در ارتباط است. اگر می خواهیم یک کارگاه قالب سازی موفقی داشته باشیم بهتر است که به همکار های خود بهترین فولاد فروش را معرفی کنیم یعنی دوستان و همکارانی که دنبال فولاد فروش هستند به آنها بگوییم از فلان مغازه خرید کنید یا صحبت و مذاکره ای کنیم که آن تامین کننده مواد با قیمت مناسب تری مواد اولیه را در اختیار همه ی ما قرار دهد نه برای اینکه قیمتش مناسب باشد و درصدی کمسیون نقدی برای من در نظر بگیرد.
هاب در کسب و کار ها
هاب در کسب و کار ها
روش هاب شدن ابدا استفاده از کمیسیون نیست، وقتی یکی از دوستانم نیاز به همکار دارد من برای دوستم به دنبال کارمند باشم و نیروی کاری جذب کنم و کارمند را به واحد دوستانم معرفی کنم یا وقتی فعالیت طراحی نیاز دارد سریع به آنها اعلام کنم از یک جای معتبر خدمات بگیرند.
این هاب شدن در تمام صنایع می تواند اتفاق بیافتد مثلا فرض کنید در یک چاپ خانه قطعا در یک سری کسب و کار های دیگر تامین کننده مواد اولیه و ملزومات این چاپ خانه هستند یک سری از افراد خدمات طراحی، فروش، بازار یابی، تعمیرات ماشین آلات چاپ را به این چاپ خانه ارائه می دهند.
کافی است که بین همکاران مشترک آن حوزه شروع به انجام خدمات رایگان کنیم البته این رایگان بودن مثل یک سرمایه گذاری بلند مدت عمل می کند فرض کنید یک باغبان وقتی درخت گردو می کارد هفت سال برای به ثمر نشستن این درخت زمان و انرژی صرف می کند در آن هفت سال هیچ درآمدی ندارد ولی بعد از هفت سال قطعا در آمد های خوب و پر برکتی خواهد داشت.
وقتی شما تبدیل به هاب و مرکز فعالیت دوستان خود می شوید وقتی هر کسی به هر چیزی نیاز دارد اولین کسی که یادش می افتد شما هستید و مستقیما با شما ارتباط می گیرد.
در این حین شما می توانید نبض بازار را بسنجید که الان همکار ها چه جیزی نیاز دارند الان کارمندان چه چیزی نیاز دارند در حال حاضر کسبه چه اتفاقی برایشان می افتد. کجا گرفتار هستند و کجا را می توانند بهتر حل کنند.
هاب در کسب و کار ها
هاب در کسب و کار ها
وقتی شما تبدیل به هاب شوید نبض و ریتم بازار دست شماست وقتی تبدیل به هاب شوید و اعتماد افراد را جذب کنید به راحتی کسب و کار اصلی خودتان توانمند می شود و با سرعت می تواند رشد و توسعه پیدا کند.
این گونه کسب و کار شما بین تمام همکاران تبلیغ می شود قرار نیست از فعالیت درون آن هاب شما درآمد کسب کنید اما مثلا تصور کنید هزار نفر می شناسن که فلانی دستگاه چاپ فلان مدل را دارد یا فلانی خدمات قالب سازی این چنینی ارائه می دهد و هزینه بازار یابی و تبلیغات شما با آن فعالیت در هاب عموما به صفر می رسد.
و هر کسی هر کاری دارد شما را در ذهن می آورد و در ذهن آدم ها ماندگار می شوید کافی است دوستی و محبت خودتان را به سایر انسان ها نشان دهید و آن موقع است که می بینید انسان ها چگونه برای شما خیر و برکت ایجاد می کنند.
چگونه پیشنهادات درجه یک را به شما می دهند و از شما می خواهند که در کسب و کار های درجه یک خود کمکشان کنید و سرمایه گذاری های خوبی را پیش پای شما می گذارند چرا چون شما در مواقعی دیگر برای این دوستان ارزش آفرین بودید و حالا زمان جبران می رسد نه جبران زوری و با فشار بیرونی بلکه کاملا از درون این افراد نشات می گیرد و کاملا احساسی اتفاق می افتد.
برای اینکه تبدیل به هاب شوید کافی است هر کسی نیرو، تعمیر کار،تامین کننده خواست کمکش کنید و این کمک کردن ها را با دیگران هم به اشتراک بگزارید و سعی کنید که گیر و گرفتاری های همکاران کمتر شود در این جا قطعا رشد و توسعه و کسب درآمد حداقل اتفاقی است که می توان منتظرش ماند.
