استفاده از قدرت تکانش

  • توسط پشتیبان سایت
  • فروردین ۳۰, ۱۳۹۹
  • ۰

استفاده از قدرت تکانش

در این مقاله در مورد استفاده از قدرت تکانش از یک مثال قابل درک استفاده می کنیم چه کسی در مسابقه برنده شد، لاک­پشت یا خرگوش؟ همه ما جواب این سوال را می­دانیم. با این حال هنوز هم در دنیایی زندگی می­کنیم که بیشتر افراد انتظار دارند همه چیز را فوری به دست آورند و اگر به نتایج مورد نظرشان هر چه سریع­تر دست پیدا نکنند، از تلاش کردن دست می­کشند و تسلیم می­ شوند.

توقع سریع پول­دار شدن، به دنبال مسیر میان­بر بودن، سفارش دادن فقط با یک کلیک و همچنین آن شخصی که در مقابل دستگاه مایکروفر ایستاده بود و زیر لب غرغر می­کرد که یالا… یالا…؛ همه و همه نشان­ دهنده این موضوع­ است که ما افرادی شده­ ایم که انتظار نتایج آنی و سریع داشته باشیم. اما این انتظار سریع، سریع­تر و سریع­ترین سرانجام شما را به پایین منحنی برتری خفیف و زندگی ناکام و غمناکی می­کشد.

من عنوان یکی از فصل­های قبل را «آهسته ­تر بروید تا سریع­تر برسید» گذاشتم، دلیل خاصی داشت. حکایت کاملا دقیق و درست بود: سریع­تر همیشه بهینه نیست و اغلب اوقات باعث برنده شدن در مسابقه نمی­ شود. پیتر سنگه استاد دانشگاه ام آی تی در کتاب بسیار خویش به نام پنجمین فرمان: خلق سازمان یادگیرنده این موضوع را به خوبی توضیح داده است.

استفاده از قدرت تکانش

 

تقریبا همه سیستم­های طبیعی، از اکوسیستم­ها گرفته تا حیوانات و سازمان­ها، فی نفسه نرخ رشد بهینه­ ای دارند. نرخ رشد بهینه بسیار کمتر از سریع­ترین نرخ رشد امکان­پذیر برای آن­ها است. وقتی که رشدشان بیش از حد باشد(همان­طور که در سرطان اتفاق می­افتد)، خود سیستم با کاستن از سرعتش به دنبال تنظیم و تصحیح خواهد بود که احتمالا به این دلیل است که سرعت زیاد بقای سازمان را در معرض خطر قرار می­دهد.

مسلما انواع و اقسام چیزهایی را دیده ­اید که برای سود و منفعت خودشان رشدی بسیار سریع  داشته ­اند. مثلا کسب و کاری که به سرعت گسترش یافت و سپس موجب ویرانی خودش شد. یا یک ستاره سینما یا سیاستمدار که تبدیل به یک ستاره دنباله ­دار شد، اما در نهایت سقوط کرد و نابود شد. یا حباب قیمتی مسکن در اواسط دهه اول قرن بیست و یک و جایی که در اواخر همان دهه به آن­جا ختم شد. بسیار سریع رفتن یا رشد بسیار سریع اغلب بقای سیستم (یاشخص) را در معرض خطر قرار می­ دهد.

 

استفاده از قدرت تکانش

 

نرخ رشد بهینه ذاتی

بخشی از یادگیری برتری خفیف، کشف «نرخ رشد بهینه ذاتی» خودتان است. این نرخ در صورتی به بهترین نحو به شما خدمت می­ رساند که به صورت یک رویکرد تدریجی و مرحله به مرحله بهبود می­رساند که به صورت یک رویکرد تدریجی و مرحله به مرحله بهبود دائمی و بی­پایان باشد؛ طوری که یک شالوده محکم بسازد و پیشرفت­هایتان را یکی پس از دیگری بر روی آن بنا کند. برتری خفیف نرخ رشد بهینه شماست؛ یعنی همان اقدامات ساده و منظمی که در طول زمان استفاده می شوند. این­گونه است که لاک­پشت برنده می­شود و به همان شیوه است که شما نیز می ­توانید برنده باشید.

حالا اجازه دهید از شما بپرسم نکته واقعی داستان لاک­پشت و خرگوش چیست؟ آن­که آهسته و پیوسته می­ رود در مسابقه برنده می­شود، درست است؟ اما توجه شما را به یک موضوع دیگر جلب می­کنم. نکته عبارت فوق این نیست که در آهسته رفتن فضیلت و مزیت خاصی وجود دارد. هیچ چیز ذاتا خوبی درباره آهستگی و آهسته­ رفتن وجود ندارد و ممکن است خیلی آهسته رفتن درست به همان اندازه خیلی سریع رفتن به شکست شما منتهی شود.

 

واژه کلیدی در این پند اخلاقی کلمه «آهسته» نیست. واژه کلیدی کلمه «پیوسته» است.

آن­که پیوسته می­ رود، در مسابقه برنده می­ شود. حقیقت آن داستان همین است زیرا پیوسته رفتن چیزی است که از قدرت برتری خفیف بهره ­برداری می­ کند. در حقیقت داستان لاک­پشت و خرگوش درباره قدرت فوق العاده تکانش است. قانون دوم نیوتن می­ گوید: جسمی که ساکن است تمایل دارد در حالت سکون باقی بماند و جسمی که در حال حرکت است تمایل دارد به حرکتش ادامه دهد. به همین دلیل است که فعال بودن شما بسیار اهمیت دارد. هنگامی که در حرکت هستید، بسیار آسان است که همین­طور به حرکتتان ادامه دهید. وقتی که توقف می­ کنید، دشوار است که از حالت توقف به حالت حرکت تغییر وضعیت دهید.

استفاده از قدرت تکانش

 

اقدامات روزانه آسان

من به مردم آموزش می­ دهم که چگونه با انجام دادن اقدامات روزانه بسیار ساده و آسان، کسب و کارهایی موفق بسازند؛ مانند همان ده تعهد اصلی که تیم ما، بعد از ادغامی که در فصل چهارم درباره­اش صحبت کردم، از آن­ها استفاده کرد. پی بردم که اگر به مدت یک هفته، هر روز یکی از آن اقدامات را انجام دهیم، بسیار موثرتر از این خواهد بود که هفت یا ده یا حتی یک دوجین از آن کارها را به یک­باره انجام دهیم و سپس باقی هفته را استراحت کنیم و بی­کار باشیم. افرادی که هفته به هفته به شیوه اول عمل می­ کنند کسب و کار موفقی ایجاد می­کنند، اما افرادی که به شیوه دوم عمل می­کنند از پس این کار برنمی­ آیند؛ حتی اگر در عمل نسبت به گروه اول، حجم بسیار بیشتری از آن کارها را انجام داده باشند.

چرا؟ زیرا تکانشی شکل نمی­گیرد. بعد از شش روز استراحت، آن­ها مجبورند که همه چیز را از نو شروع کنند و دوباره خودشان را آماده و مشتاق برگشتن به کار کنند. آغاز کردن یک فعالیت جدید انرژی و قدرت نسبتا زیادی می­ طلبد، اما انجام دادن کاری که قبلا آن را شروع کرده ­اید انرژی بسیار بسیار کمتری می­ خواهد.

دلیل دیگری وجود دارد که چرا انجام دادن یک فعالیت به صورت روزانه و به مدت یک هفته بسیار بهتر از این است که هفته­ ای یک­بار آن  فعالیت را هفت­ بار در یک روز انجام دهیم. دلیلش این است که انجام دادن منظم روزانه آن فعالیت شروع به تغییردادن شما می­کند. این نظم به بخشی از رویا­های شما تبدیل می­ شود و هنگامی که این اتفاق یا رخ­داد به بخشی از شما تبدیل خواهدشد. این موضوع با یک تلاش بسیار زیاد است و به یک­باره اتفاق نمی­افتد.

فرض کنید در هنگام صبح، یک پیاده ­روی تند۲۰دقیقه ­ای انجام می­دهید و سپس عصر همان ­روز ۲۰ دقیقه را به تمرین­ کردن با دستگاه بدنسازی خانگی­ تان اختصاص می­دهید. تصور کنید که به مدت یک هفته هر روز این کار را انجام دهید، در انتهای هفته چه احساسی خواهید داشت؟

حالا به جای آن همان روز اول ۱۴۰ دقیقه (بیش از دو ساعت) پیاده ­روی کنید و عصر همان روز نیز۱۴۰دقیقه با دستگاه بدنسازی خانگی­تان ورزش کنید و سپس در شش روز آینده هیچ­کاری انجام ندهید، چه اتفاقی می­افتد؟

استفاده از قدرت تکانش

 

آن­که پیوسته می­ رود در مسابقه برنده می­شود.

همچنین وقتی که در حرکت هستید ایجاد تغییرات مثبت در مسیرتان بسیار آسان­تر است. این موضوع شبیه هدایت کردن اتومبیل است. وقتی که اتومبیل ساکن است، چرخاندن چرخ­ها کار نسبتا سختی است، اما وقتی که اتومبیل حتی با سرعت فقط ۲۰یا۳۰ کیلومتر درساعت در حرکت است، چرخاندن چرخ­ها بسیار آسان است. در واقع فقط به این دلیل آسان است که شما در حرکت هستید.

برتری خفیف یک جریان است که با سرعت خاص خودش حرکت می­ کند و به طور خودکار با سرعت رشد بهینه پیش می­رود. بخشی از درک فلسفه برتری خفیف این است که یاد بگیریم با جریان آن حرکت کنیم. هر چقدر هم که ناشکیبا باشید، تاثیری در برتری خفیف ندارد. برتری خفیف، چه با رضایت و موافقت شما و چه بدون آن، همیشه با سرعت بهینه خودش حرکت می­ کند، خواه از حرکت آن آگاه باشید، خواه نباشید. دان­ میلمن قهرمان جهانی ژیمناستیک در کتاب فوق­العاده­ اش به نام “جنگجوی صلح­جو” به بهترین شکل به این موضوع اشاره کرده است:

 

همه چیز را رها کن و با جریان همراه شو.

برای این­که از جریان برتری خفیف استفاده بهتر و بیشتری ببرید، باید سرعت رشدتان را با سرعت طبیعی برتری خفیف تطبیق دهید. شما می­توانید این کار را به طور طبیعی و با به کار بستن پیوسته استراتژی برتری خفیف انجام دهید. یک جسم در حال حرکت به حرکتش ادامه می­دهد.

فعال باقی­ماندن بسیار آسان است. ساکن و بی ­تحرک بودن نیز آسان است و اگر توقف کنید، این موضوع همین امروز شما را از بین نمی­برد، اما همین اشتباه ساده در تصمیم­ گیری در طول زمان مرکب می­شود و امکان رسیدن به هر هدفی را که به دنبالش هستید از بین می­برد.

مری ­کی­ آش این موضوع را به سادگی توضیح داده است: «چیزی را انتخاب کنید که دائما برایش تلاش کنید.»

قبلی «
بعدی »

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب سایت